loading...
مرجع تخصصی و آموزشی اشکنان
آخرین ارسال های انجمن
اشکنان اموزش بازدید : 168 شنبه 18 شهریور 1391 نظرات (0)

 


مرد نصفه شب در حالی که مست بوده میاد خونه و دستش می خوره به کوزه ی سفالی گرون قیمتی که زنش خیلی دوستش داشته، میوفته زمین و میشکنه مرد هم همونجا خوابش می بره…

زن اون رو می کشه کنار و همه چیو تمیز می کنه…
صبح که مرد از خواب بیدار میشه انتظار
داشت که زنش جر و بحث و شروع کنه و این کارو تا شب ادامه بده…
مرد در حالی که دعا می کرد که این اتفاق نیوفته میره اشپزخونه تا یه چیزی بخوره …
که متوجه یه نامه روی در یخچال می شه که زنش براش نوشته…
زن: عشق من صبحانه ی مورد علاقت روی میز آمادست…
من صبح زود باید بیدار می شدم تا برم برای ناهار مورد علاقت خرید کنم…
زود بر می گردم پیشت عشق من
دوست دارم خیلی زیاد…
مرد که خیلی تعجب کرده بود
میره پیشه پسرش و ازش می پرسه که دیشب چه اتفاقی افتاده بود؟
پسرش می گه : دیشب وقتی مامان تو رو برد تو تخت خواب که بخوابی و شروع کرد به اینکه لباس و کفشت رو در بیاره تو در حالی که خیلی مست بودی بهش گفتی…
هی خانوووم ، تنهااااام بزار ، بهم دست نزن…
من ازدواج کردم…
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
اموزشی علمی تفریحی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    نظر شما در مورد این سایت چیه؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 198
  • کل نظرات : 33
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 21
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 84
  • باردید دیروز : 8
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 271
  • بازدید ماه : 1,487
  • بازدید سال : 12,772
  • بازدید کلی : 113,897
  • کدهای اختصاصی